تعداد افراد آنلاین

۱۳۸۸ آذر ۲۸, شنبه

آئین نامه

توی سراشیبی ماشینمون عقب عقب رفت خورد به ماشین پشت سری, بابام از توی آینه به رانندش یک نگاه کرد و بهش گفت مگه کوری؟

۲ نظر:

کاکا جنوبی گفت...

ای والله بابای باحالی داری.

پرومته در زنجیر گفت...

قلم چرخید و فرمان را گرفتند
ورق برگشت و ایران را گرفتند...
شعری بسیار زیبا از سیمین بهبانی که خوشحال می شم بخونی و اگه بتونی به بالاترین هم بفرستی
چون من اونجا عضو نیستم