روزی مردی از یک دختر پرسید
«آیا با من ازدواج میکنی؟».
دختر جواب داد «نه»
و از آن پس مرد شاد زیست، به ماهیگیری و شکار رفت، کلی گلف بازی کرد، آبجو نوشید و هر كجا که خواست گوزید.
«آیا با من ازدواج میکنی؟».
دختر جواب داد «نه»
و از آن پس مرد شاد زیست، به ماهیگیری و شکار رفت، کلی گلف بازی کرد، آبجو نوشید و هر كجا که خواست گوزید.
۲ نظر:
به به چه زندگی توپی
دمش گرم کاکا . اینو بهش میگن زندگی .
ارسال یک نظر